سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبــلــاگ دبــســــتــان هــوشــمــنــد
 
آزمون آنلاین
موسیقی
لینک دوستان
مادرم عزیز دلم
ازت تشکر می کنم که زبانم را گشودی به مهر ، و سخنان دلنوازم آموختی .
ازت تشکر می کنم. که با اشکهایم گریستی و با خنده هایم ، خندیدی.
تو مرا در عین وابستگیم به وجود عزیزت، شخصیتی جداگانه دادی و مرا مشوق استقلال بودی.
تو که ریشه من بودی و وجودم ، چنان مرا جلوه دادی و خود را نادیده گرفتی که فراموش شدی.
ازت تشکر می کنم. که معنی زندگی را در گرمابخشی وجودت ، به من آموختی.
مادرم تو وجود منی، و هرگز نمی توانم تشکر گوی وجود خودم باشم ، آنطور که باید و شایسته.
تو واسطه آفریدن منی ، و من نه از آفریدگار و نه از واسطه او نتوانم که تشکری شایسته کنم.
و اما از تو معذرت می خواهم
ازت معذرت می خواهم که نشناختمت آنطور که هستی.
پنداشتم که با دسته گلی ، یا هدیه ای قدرشناسی ام را به تو نشان می دهم  و این اشتباهی بزرگ بود.
تو مرا می خواهی ، تو وجودم را می طلبی ، چونکه از وجودت هستم. تو نیازمند گل و شیرینی و هدیه نبودی. تو دوست داشتی که تعلقی که به هم داریم ، برایم روشن باشد.
تو دوست داری که خود را از تو جدا حس نکنم.
تو دوست داری که بدانم وجودمان و روحمان یکی بوده است .
از تو پوزش می خواهم که محبتم فیزیکی شد و در هدیه ای خلاصه شد.
لبخند گرمم را برایت عیان نکردم.
توجه بی واسطه و بی شرط خود را برایت به ظهور نرساندم.
کثرت بارهایی که بر خود تحمیل کردم ، موجب فراموشی یار دیرین مادرم – آن تجلی مطلق عشق – شد.
و امروز تو باز هم غریبی و تنها. در اوج سرو صداهایی که به اسم مادر می شود باز تو در چشمهایم می نگری تا شاید گرمای محبت فرزندت را ببینی. در کلامم دقت می کنی تا عطش قدرشناسی فرزندت را با لبخندت سیراب کنی.
تو امروزهم که خسته تر از گذشته ای ، در پیش فرزند جوانت بر می خیزی و لیوانی آب خنک به دستانش می دهی. و این استعاره را می فهمم  که می گویی: " فرزندم  تو همیشه تشتنه وجود مادرت هستی".
مادرجونم منو ببخش که فراموش کردم ؛ تو قبل از اینکه مادرم باشی ، یک زن هستی و قبل از اینکه یک زن باشی ، یک انسانی شریف هستی. تو هزاران رسالت انسانی به جز مادری من بر عهده داری.
پس من اگر بخواهم که امروز قدر تو  را بدانم باید قدر زن بودن تو را نیز بشناسم و پیشتر از آن نیز،  باید به انسان ارزش نهم.
چگونه می توانم عاشق انسان نباشم ولی مادرم را  دوست داشته باشم.
مادری؛ تنها یکی از رسالتهای انسانی به نام زن است. و من اگر بخواهم از تو مادر نازنینم تشکر کنم باید از همه خوبیهایت – نه فقط از مادریت – تشکر کنم.
و وقتی تو مادر خوبم را می بینم و شناخت خود را توسعه می دهم ، می بینم که تو همسر خوبی برای پدرم ، خواهری برای برادرت ، و دوستی خوب برای  دوستانت ، شاگرد خوبی برای معلمت ، همیسایه وظیفه شناسی نسبت به همسایگان و شهروند محترمی برای همشهریهایت بوده ای.
و اکنون اگر بخواهم که همه خوبیهایت را بر شمرم پایانی نیست و اگر بخواهم از اصل وجودت تشکر کنم ، باید از همسری خوبت ، از خواهری مهربانانه ات و از همه رسالت هایت تشکر کنم.
خلاصه اینکه اگر بخواهم قدر مادر را بدانم ، باید قدر همسرم ، قدر دخترم ، قدر ناموسم و قدر جنس زن و در نهایت قدر و عظمت انسان را بشناسم و احترام بگذارم.
 پس مادرم تو با همه انسانها بلکه بالاتر تو با همه آفرینش یکپارچه ای و اگر بخواهم که تو را قدر بدانم باید هستی را قدر بدانم و "هستی بخش" را بپرستم  که وجودم و وجودت را با عشق عجین کرد و آفرید.
پس من امروز و روزهای دگرتو را فراتر از روز زن و فراتر از هدیه ها و کادوها می نگرم
من تو را و خود را یکپارچه با هستی می بینم. و وظایفم و رسالتم را نسبت به تو و خودم و هستی به جا خواهم آورد تا وجودت را به واقع قدرشناس باشم.
مادرم شبنم گلبرگ حیات
                               پدرم عطر گل یاس بقاست
    مادرم وسعت دریای گذشت
                               پدرم ساحل زیبای لقاست
    مادرم آئینه حجب و حیا
                             پدرم جلوه ایمان و رضاست
   مادرم سنگ صبور دل ما                  
                              پدرم در همه حال کارگشاست
   مادرم شهر امیداست و هنر
                            پدرم حاکم پیمان و وفاست
   مادرم باغ خزان دیده دهر
                             پدرم برسرما مرغ هماست
   مادرم موی سپید کرده زحزن
                             پدرم نقش همه خاطره هاست
   مادرم کوه وقار است و کمال
                            پدرم چشمه جوشان عطاست

[شنبه 91/2/23][ 11:33 صبح][لیلا مهریان] [نظرات()]
.: Weblog Themes By دبستان هوشمند :.

مدیر وبلاگ دبستان هوشمند

آموزگار دبستان هستم و تدریس به شیوه نوین به صورت هوشمند و محتوای الکترونیکی را می پسندم

ابزار هدایت به بالای صفحه

Online User